آتلیه
چند روز قبل چهار ماهگی تکه ی بلور رفته بودیم نوشهر خونه پدر جون ومادر جون خیلی بهمون خوش گذشت یکی از همون روزا با خاله جون نوشین رفتیم آتلیه تا پارمین اولین عکس اتلیه ایش رو بندازه البته پارمینم این عکس عجله ای شد ولی خیلی دوسش دارم چون لبخندت زیباترین لبخند دنیاست عزیززززززززززم این هم یه عکس دیگه ...
نویسنده :
نگین
13:35
شاهکارای پارمین 1
دخمل مامی پارمین کوچولو چون من وبلاگ شمارو دیر راه اندازی کردم برای جبرانش مجبورم عکسایی از گذشته البته نه خیلی گذشته دور منظورم همین چند ماه پیش رو بذارم تا بدونی این چند ماه چه کارا کردی و چیارو دوس داشتی ........ امروز که دارم برات مینویسم 2 روز مونده که 5 ماهت کامل بشه وتو دختر ناز مامی این کاررو بلدی 1 : ای همچی نصفه نیمه غلت میزنی 2: علاقه شدیدی به خوردن دستای خوشگلت داری 3: موقع خوابیدن حتما انگشت شست چپت باید تو دهنت باشه 4: لبات رو بهم فشا ر میدی و از خودت صدا در میاری بوووووووووووووووووووو 5:به همه لبخند میزنی 6:وقتی بابا رضا از حموم میاد و حوله تن پوش تنشه از دیدن قیافه اش کلی...
نویسنده :
نگین
13:00
بدون عنوان
19 مهر بود که مامی نگین به طور تصادفی متوجه شد پارمین کوچولو عاااااااشقه آویز موزیکاله تختشه ...
نویسنده :
نگین
18:37
من وبرفی
روزی که من با دوستای خوبم عکسای یادگاری انداختم ...
نویسنده :
نگین
18:26